سنگار

سنگار

سنگار

سنگار

سرنخ پنهان

   Image and video hosting by TinyPic

                حلول ماه عشق ورحمت ضیافت الهی بر همگان مبارک باد.                                                         


بی تردید آدمی موجود بسیار پیچیده ایست.موجودی با خصوصیات متمایز با دیگر جانداران این کره ی خاکی .بعدروحی آدمی با حکومت عقلی وتحریکات قلبی مهمترین وجه تمایز این موجود با دیگر موجودات است.اساس این پیکره ی مادی که دستخوش تغییرات تا فنای مادی است بعد روحی این موجود پیچیده است .انصافآاگر خداوندبرای این جسم خاکی عقل واحساس را که وارثان بعد روحی اویند درنظر نمی گرفت چه عاقبتی برای انسان رقم می خورد. جز اینکه حیوانی با غرایز   مخصوص خودش خلق شده بود.ا... اعلم

 بحث پیرامون مسائل انسان شناسی نیاز به توجه ویژه  دارد و به نظر میرسد هر انسانی  باید در جهت شناخت ابعاد  وجودی خویش چه بطور کلی و چه جزئی کوتاه  نیاید.   چرا که تنها با  داشتن اطلاعات صحیح پیرامون وجود خودمی توان زمینه های برنامه ریزی   صحیح پیرامون کلیات  ساختار روحی و جسمی  را طرح ریزی کرد.

 یکی از مسائل اولیه و تاثیر گذار در سرنوشت همه ی  انسانها علم  وراثت است . آنجا  که تاثیر عوامل ژنتیکی شالوده ی اعظمی از پیکره ی روح  و  جسم را  در بر می گیرد. آنچه  ما میراث دار واقعی آن از اجدادمان  هستیم چیزی فراتر از مسائل مادی و  جسمی است . ذره ذره ی آنچه در ظرف روحشان چه خوب و چه بد ریخته اند در پی ساختمان  روحی مان گسترده شده و بستر فرآیند های مهم زندگی ما خواهند بود.البته باتوجه به بالقوه بودن این عامل نمی توان تاثیر  آن را  همیشگی و صددرصد  دانست . ممکن است انسان  شروری فرزند  صالحی تحویل اجتماع دهداما به نظر می رسد پیروی از  اباء و اجداد در این مورد محسوس تر باشد.

دومین نکته اساسی  که تا سن  تکلیف و آغاز جوانی مهم است محیط  تربیتی ماست. در همین  دوران خیلی از زمینه های  مهم  روحی و روانی همچون  کتیبه ای در دلمان حک می شود. پدر و مادر از ارکان اساسی تربیت آدمی هستندکه در صورت فقدان این وظیفه  به دیگر بزرگان فامیل محول می شود. آنچه تا کنون بیان شد شرح  وظایف ما نبود بلکه  بطور نا  خواسته  هر  انسانی  تا عنفوان جوانی این مسیر را  سپری می کند.   انتخاب می کند اما احساس او از فضای حولش  بزرگ  به  نظر نمی رسد.

امادر انسان شناسی بحث علت و معلولها در غایت اهمیت قرار دارد.آنجا  که حرف از اعمال واثرات آن بر روح وروان مطرح می شودچرخه ی تفکروعمل و نتیجه ی عمل و تاثیر آن بر روح آدمی مدنظر قرارمی گیرد. در واقع  اگر مسائل وراثتی را بعد سخت افزاری انسان تلقی کنیم  بعد نرم افزاری انسان اعمال او خواهد بود.به دیگر سخن نیروی بالقوه ی وراثتی در نتیجه ی اعمال ما به عوامل تعیین کننده ی بالفعل در می آید. بیش از حد تصور باید به این موضوع اهمیت  داد. ا ی کاش در سازما ن دهی  دروس آموزش و پرورش  کتابی  من باب  انسان شناسی و مراحل  رشد تدریس میشد ویکی از سر فصل های آن موضوع اعمال و اثرات آن بر روح بود. یقینآ وقتی اعمال ما چه خوب و چه بد به صورت عادت در آیندتاثیر بسزایی بر ر وح وروان آدمی و شکل گیری شخصیت وی خواهند  داشت. لذا شخصیت هر  فردی بیانگر خیلی از  نادیدنیهای  زندگی  اوست . در واقع شخصیت شکل گرفته که در ظرف روح ما جای داردنیرویی است که با تلنگری آزاد می شود و قادر است انسان را به مرز موفقیت یا پرتگاه سقوط بکشاند.ما باید بپذیریم که روح ادمی دارای قوانین قرادادی مخصوص به خود  است که از جانب خداوند بزرگ وضع شده اند. این قوانین به ما می گوید که هر عملی دو ویزگی خاص دارد یا انرژی مثبت می دهد یا منفی .

چطور می پذیریم از چراغ قرمز عبور نکنیم . سر ساعت سر کار حاضر باشیم و ...اما در مورد قوانین یا بهتر بگویم اصول وجودی خود     بی تفاوتیم . به نظر می رسد با این که انسانها قدرت تجسم ذهنی بالایی دارند در تجسم اثرات اعمال خود بر روحشان خیلی ضعیفند. چه عاملی باعث ضعف انسان در این زمینه است ؟شعاع بینش ما نسبت به شناخت خودمان تا چه اندازه و در محوریت چه اصولی است ؟آیا شخصیت شکیل خودتان را می پسندید و از خودتان احسا س رضایت می کنید؟


آهنگ وبلاگ باشعری از حافظ بطور خودکار پخش میشه. این کار سال ۸۴ انجام شده . یک سال بعد از کار سیدمظفر.

 


راه بی پایان


از زمانیکه ایرانیان به اسلام گرویدند نسبت به سلاله پیامبر (ص)و آل علی (ع) ارادت خاصی پیداکردند تا آنجا که هر گاه کسی از این سلاله مبارک بدرود حیات میگفت بر مزارش بقعه ای ساخته میشد و محل زیارت شیعیان می شد.

بنابراین بپذیریم بقاع موجود در این کشور آنجا که سندیت گواه بر انتساب آنان به امامان میدهد فرزندان پاک ایشان بوده اند که در متن اجتماع ودر جایگاه بالا ی معنوی دراین بلاد بدرود حیات گفته اند و اکنون هم مورد توجه شیعیان هستند.معروفترین آنها عبدالعظیم حسنی در ری و آستانه در گیلان و شاه چراغ در شیراز و جز اینها که در صحت و نسبتشان هیچ شکی نیست.بنابراین حقیر کاملآ از نسبت امامزاده سیدمظفر به امام موسی کاظم (ع) اطمینان کامل دارم و با توجه به شجرنامه موجوددر سازمان اوقاف درانتساب ایشان به این امام شکی ندارم .

با این توضیح کوتاه بپردازیم به مسئله حاجت طلبی از ایشان .

واقعآ توضیح این مسائل نیاز به بستر سازی داره و بنده هم واقعآ از نظر وقت در مضیقه هستم . اما امیدوارم تا حدودی مسئله روتشریح کنم.

۱- از کوزه همان تراود که درون اوست. اولآ من نمیدونم دوستی که این مطلب رو میخونه در سلک چه آیین و مذهبی است و از اون گذشته در چه مرتبه ای از ایمان قرار داره ؟

۲-حاجت رو تنها خداست که میده اما حضور ائمه واولیاء و پاکان از جهت واسطه گری امری عقلانی به نظر می رسه . واضح هست کسانی که در مقام والای روحانی هستند جایگاه ویژه ای نزد خدا دارند. از اون گذشته برای هر کاری باید به متخصص مربوطه رجوع کرد.

۳ـاین واسطه گری از این جهت نیست که نعوذ بالله خدا با بندگانش سر قهر وغیض داره بلکه از اون جهت که اون واسطه انسان پاکی بوده و پیش خدا عزیزو مستجاب الدعوه است.

۴ـ همونطور که اشاره کردم حوزه ی اعتقادات ما متفاوته .اما یه اصل رو هیچوقت فراموش نکنیم . ندیدن دلیل بر نبودن نیست.همیشه سعی کنیم نیمه ی پرلیوان رو ببینیم.

۵- طبق آیه ی ۳۳ سوره احزاب اهل بیت پیغمبر (ص) معصومند. حدیث وارده در این مورد بنام حدیث کسا هست که میان علمای شیعه و اهل سنت متواتر هست .بنابراین فرزندان کسانی که معصوم بودند و در بین مردم هم شناخته شده بودندارزش ساخت زیارتگاه رو بین شیعیان داشتندو دارند.

از اینکه مجال توضیحات بیشتر ندارم عذر خواهی می کنم و امیدوارم با تحقیق پیرامون مسائل اعتقادیمان هر روز بهتر از دیروز بر ایمانمان بیفزاییم.